شعر !!
شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۵ ب.ظ
...
میبرد از جا مرا طوفان غم، سیلاب گریه
این بنای کهنه را آهنگ ویرانی است امشب
سهم من در کنج خلوت گر نباشی، گر نیایی
گه پریشانی است امشب گه پشیمانی است امشب
آفتابا کی شود روشن کنی کاشانهام را
در گشودم تا بیایی، وقت مهمانی است امشب
کاروان عمر پیمودهست ره منزل به منزل
این کتاب داستان در فصل پایانی است امشب
شاعر : جناب حداد عادل
- ۰ نظر
- ۱۰ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۱۵