قصه
- ۰ نظر
- ۲۷ تیر ۹۲ ، ۰۱:۲۲
ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم
بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد ....
پ ن : شاعر رو نمیشناسم
رفاقت نه راهه .... نه مقصد!
رفاقت ، همراهی .... قسمتی از راه شاید
لله و فی الله ...
حاج آقا می گفت:"ما دو تعبیر در روایاتمان داریم؛ یکی حبّ «لِلّه» داریم و یکی حبّ «فِیالله». حبّ لله یعنی اینکه من تو را برای خاطر خدا دوست دارم. حبّ فِیالله یعنی اینکه من تو را فیسبیلالله و در راه خدا دوست دارم. این دو تفاوتهایی با هم دارند، امّا هر دو از یک چشمه میجوشند. تعبیرات مختلف است، امّا یک چیز بیشتر نیست."1
عمیق تر و مهمتر حتی از رابطه پدر فرزندی :
حاج آقا می گفت: "تعبیر دیگری در این رابطه وجود دارد که حضرت میفرمایند: «المودّةُ فِی اللهِ آکَدٌ مِن وَشِیجِ الرَّحِمِ».[3] محبّت در راه خدا، محکمتر از پیوند نسبی است. «وشیج» یعنی پیوستگی خویشاوندی؛ یعنی رابطه قوی میان پدر و فرزند، یا مادر و فرزند که بهطور معمول قویترین رابطه است، پیوستگیاش از محبّت فیالله بیشتر نیست"2
1و2 : حاج آقا مجتبی
پ ن : رفاقت این نیست که قیف رفاقت بیای ، یادم باشه مرد باشم ، مردونه باشم ، البته که ابراز محبت امر پسندیده ای هست ولی ...
پاش که بیوفته معلوم میشه کی چشه محبتو کور می کنه !!
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا
و هر کس که از یاد من اعراض کند ، زندگیش تنگ شود
وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى
و در روز قیامت نابینا محشورش سازیم
سوره مبارک طه آیه 124
قابل توجه خودم!
ترجمه رو از جایی اوردم اگه دقیق نیست ببخشید
تجربه متفاوت دومین پست ;-)